بسمه تعالی
سوگند نامه وکالت که با تاکید بر شریف بودن این حرفه احترام همیشگی به قوانین و نظامات را برای هر وکیلی لازم الاتباع می داند و در پی آن تنها هدف هر وکیل را عدالت و احقاق حق می داند اصل و چهار چوبی است که تمام وکلاء با هر گرایش فکری و عقیدتی بایستی به آن پایبند باشند چرا که علاوه بر اتیان سوگند به خداوند متعال که عالیترین و مافوق تمام هستی است شرافت خود را نیز وثیقه تعهد به آن قرار داده اند ، هیچ علت و عذری نمی توانند توجیه کننده نقض و یا تخلف از آن گردد . سوگند نامه وکیل را ، متعهد می سازد بر خلاف شرافت قضاوت و، وکالت اقدام و اظهاری ننماید که فراتر از اقدام اظهارات وکیل را نیز در بر می گیرد و وکیل را حتی از اظهارات خلاف شأن و شرافت قضاوت و وکالت ممنوع می دارد در ادامه رعایت ادب و احترام را نسبت به اشخاص و مقامات اداری و قضایی و همکاران و اصحاب دعوی همچنین پرهیز از اعمال نظریات سیاسی و خصوصی و راستی و درستی در امور وکالتی ، شخصی و دفاع از حق را به تعهدات وکیل می افزاید اخیراً مشاهده می شود بعضی از همکاران به انگیزه های غیر حرفه ای علاوه بر زیر سوأل بردن احکام روشن و قوانین اسلامی رعایت احترام و ادب را نسبت به مقامات قضایی و همکاران ننموده، با این دلخوشی که در چند روزنامه و سایت بعنوان فعال حقوق بشر ! و حقوقدان آزادیخواه! از آنان یاد می شود تمام اصول را زیر پا می گذارند. یکی از این همکاران که گویا تمام بی عدالتی ها و تضییع حقوق در پرونده های وکالتی ایشان به وقوع می پیوندد ، در مصاحبه هاومطالبی که تقریر می کنند ، همیشه از دستگاه قضایی نالان اند ، البته خودشان هم به نیکی واقفنداز دید حقوقدانان وکلا"زاویه علم حقوق ادعاهای مکررشان وجاهتی ندارد مثلاً در مطالبی که در پرونده های قتل: شخصی که در سن بالای بلوغ مرتکب قتل شده را مستحق قصاص ندانسته و دیگری که در درگیری چاقو در آورده و به سینه طرف مقابل زده را به این دلیل که مدعی است قصد قتل نداشته است ( علیرغم آنکه نوع عمل وی کشنده بوده و اقرار به جرم دارد) را قاتل عمدی تلقی نمی کنند، اجرای قصاص موکل محکوم به قصاص نفسشان بدون اطلاع و حضور ایشان، ادعای ممانعت از اخذ وکالت وی و دیگر همکارهمراهشان، از دو زندانی متهم به سنگسار در زندان اصفهان و برخورد نامناسب دادیارناظرزندان و دادستان محترم که نهایتا"عدم توفیق در اخذ وکالت از زندانیان رادر پی داشته!!! البته این ادعاها صرفاً بدلیل آنکه خوراکی برای سایتها و منابع مدعی آزادی و حقوق بشر ! اند ارزش دارد نه از لحاظ حقوقی و قضایی. لیکن موارد مذکور منصرف از مقال است و جای بحث در مورد مبانی قانونی و مطابقت یا عدم مطابقت ادعاهای مطروحه بامنطق و عقل سلیم در جای دیگر است گذشته از آنکه اگر مسئولین ادعا های ایشان را به جدیت و در منابع خبری پاسخ می دادند میدان بحث و نقد غیر حقوقی آراء و عملکرد محاکم و مراجع وابسته و نیز مسئولین امر برای خبر گزاریها و سایتهای مدعی دفاع از حقوق بشر، تنگ تر شده چنین ترکتازی نمی نمودند . البته هیچ حقوقدانی منکر نقد صحیح و حقوقی قوانین و عملکرد دو دستگاه قضایی نیست و ایرادات موجود نیز لازم است مورد انتقاد سازنده قرار گیرند ولی جو سازی و تهیه خوراک تبلیغاتی غیر از انتقاد سالم است همکار محترم که در وبلاگ خود تحت عنوان دفاع از بی دفاع؟؟!!! حتی در مورد احکام اسلامی نیز نظر خواهی راه انداخته ،جالب آن است که بیشتر به جای نقد علمی قانون و تذکر به قانونگذار دستگاه مجری قانون که قوه قضائیه است راموردحمله قرار می دهند. اخیراً در مطلبی تحت عنوان « معاون دادستان اصفهان ترور شد ؟؟؟ » ضمن بی اثر دانستن اعدام قاتلین!اقدامات انتقام جویانه و جانبدارانه بعضی از قضات و تن ندادن به خواسته های قانونی دیگران حتی مجرمین خطرناک و نهایتاً دشمن تراشی قضات !! را دلیل ترور و انگیزه مجرمین وانمودکرده اندهر چند از این اقدام اظهار تاسف نموده و هیچ انگیزه ای را مجوز قتل ندانسته اند لیکن مفهوم و برداشت از متن چیز دیگر است . این همکار محترم که در مصاحبات و مقالاتشان آمادگی خود را جهت وکالت بعضی پرونده ها مانند پرونده امید رضا میر صیافی آنهم بصورت رایگان اعلام می دارند و ظاهراً علاقه زیادی به نجات جان انسانهای بیگناه دارند حداقل بایستی با تحقیق کافی اظهار عقیده کرده و انصاف و بی طرفی را رعایت فرمایند موضوع دقیقاً یاد آورآن فراز از سوگند نامه وکالت است که عدم احترام و اظهار بر خلاف شرافت قضاوت و وکالت احتراز از اعمال نظریات سیاسی و خصوصی را متذکر میگردد. ترور تولایی با هر انگیزه ای انجام شده باشد نمی تواند به دلایلی باشدکه توسط همکارآزاداندیش ودلسوز حقوق بشر قید شده است چرا که اولاً : قاتل پرونده ای نداشت که تحت رسیدگی شهید تولایی باشد ، ثانیاً : مراجعات مکرر قاتل به تولایی به لحاظ معاونت دادستان و سرپرستی مجتمع شماره 1 بوده نه قاضی رسیدگی کننده به پرونده و ثالثاًً : تولایی سمت مدیریتی در دادسرا داشتند ، رابعاً : از تمام موارد گذشته هر کسی برخورد کوتاهی با تولایی داشت به فروتنی و حسن خلق وی در همان لحظات اول پی می برد لذا می توان به صراحت گفت ، همکار محترم نه تولایی را می شناخته و نه برخوردی با وی داشته است ، وصف تولایی را باید از همکاران اعم از قضایی و اداری وکلاء و ارباب رجوع پرسید تابرای بعضی افراد روشن شود تولایی نه برخورد انتقام جویانه با کسی داشت نه ذره ای کبر و بی عدالتی در قضاوتش دیده می شد .با آنکه دشمن تراشی مورد نظر همکار محترم از لواحق شغل قضاست ، اینجانب به دلیل آشنایی نسبتاً طولانی که با تولایی داشتم ( از زمانی که در دادگستری فلاورجان اشتغال به خدمت داشتند و بعد از آن به شاهین شهر رفتنه و سپس به درخواست دادستان وقت اصفهان آقای حمید رضا طباطبایی به سمت معاونت دادستان منصوب شدند ) موارد زیادی دیده و شنیده ام که حتی افرادی محکوم یا متضرر از احکام صادره تولایی شده اندولی ازحسن برخورد و متانت وی همواره به یکی یاد می کنند . تولایی حتی زمانی که ترفیع گرفته و پله های ترقی را طی نمود و به سمتهای ریاست دادگستری شاهین شهر و معاونت دادستان منصوب شد با روزهایی که در شعبه چهارم دادگاه عمومی شهرستان فلاورجان قضاوت می کرد تفاوتی نداشت او همواره با روی گشاده همکار و ارباب رجوع را پذیرا و هر سلامی را به گرمی جوابگوبود ، در راهنمایی و ارائه اطلاعات حقوقی مضایقه نکرده و سعی وافر در رتق و فتق مشکلات مراجعین می نمود .
پس مواردی که به عنوان انگیزه ترور از آن یاد شده نمی تواند در مورد تولایی صدق نماید و اگر هم به فرض محال فرضیه دور از عدالت همکار محترم را صحیح دانسته و با دیدوی به قضیه بنگریم تولایی قربانی اعمال دیگرقضات شده ، و در هر صورت اساس استدلال همکار محترم زیر سوأل است ، با این حساب نبایستی تولایی ترور می شد چراکه پرونده و بهتر بگوئیم پرونده های قاتل و برادرانش در دست قضات دیگر بوده لذانباید از هر اتفاق ناگواری جهت نیل به اهداف بهره گرفت و به اذهان اینگونه متبادر کردکه چون تولایی ترور شده پس قاتل کینه ازوی به دل داشته و این کینه در اثر اجحاف به وی بوده و.....پس دستگاه قضایی ایران ناقض حقوق بشر است . در پایان ذکر این نکته ضروریست که ترور ناجوانمردانه شهید تولایی هر چند دادگستری اصفهان را از وجود قاضی که اقتدار و استقلال را با متانت و رأفت توأمان داشت بی بهره نمود ولی نبایستی بهانه به دست دشمنان داده و برای آن دلیل تراشی نماییم .
کشورهایی که داعیه دار حفظ ودفاع از حقوق بشر می باشند جنایات غیر انسانی زیادی دارند به نحوی که حتی در مدارس و اماکن عمومی آن اسلحه و اسلحه کشی به وفور دیده می شود . پس بر مسئولین امر است که با معرفی دقیق قاتل و تشریح انگیزه های واهی وی و نیز پاسخگویی به موقع شبهات منتشره در جامعه از ایجاد و پخش هر گونه شایعه جلوگیری نمایند و بر ماست که بعنوان قشر حقوقی جامعه از تفسیرهای ناروا و دور از انصاف اجتناب نماییم .
والسلام علی من اتبع الهدی
پی نوشت :
نویسنده : عباس هادی-وکیل دادگستری